Oct 15, 2008

دلاور

خوب تو این پست قصدم اینه که ببرمتون به یه فضای خشن و ترسناک تاحدودی و یه ماجراجویی حسابی داشته باشیم با هم .کاری که میذارم اینجا گوش دادنش سخته و خود من هم تو جیره روزانه و بعضی وقتها جیره هفتگی و ماهانه از این سبک کار زیاد گوش نمیدم ولی گاها که شاید به نوعی هیجان متفاوت یا به تعبیری تخلیه انرژی نیاز دارم یه سری میزم به گوشه متروکی از آرشیوم که از این کارا دارم توش.چیزی که اولا منو جذب این نوع سبک کرد میشه گفت نوع خاص خوانندگی بود که نظیرش رو جایی نشنیده بودم و به جهت هماهنگی با صدای گیتار الکتریک به این شکل در اومده و تو بعضی از انواع دیگش نوازندگی های ملودیک گیتار الکتریک ،ولی بعدها نیاز موسیقاییم تغییر کردو رفتم به سمت سبکهای دیگه که بیشتر حسم رو ارضا میکرد و نوعا کارهای ملایم تری بودن و مناسب دوره ای از زندگیم که توشم -تو یکی از پستهای قبل گفته بودم که دو تا سازو خیلی دوست دارم که اولیشو همون جا معرفی کردم و آکاردئون بود و دومیش هم همین گیتار الکتریکه-

فقط در آخر اینم بگم که به خاطر عقاید خاص این گروه ها شاید خیلی جالب نباشه بخواهیم زیاد غرق این نوع موسیقی بشیم همون طور که من شدم و بعدها از کرده پشیمان. الان هم همونطور که گفتم هر از گاهی چند تا کار گوش میدم ازشون در کل هیچ توصیه ای نمی کنم .آزادید در انتخاب. فقط اگه بدتون اومد از این کار فحش ندید بهم بالاخره یه ماجراجوییه دیگه و این کار هم یه نوع خاصی از زیبایی شناسی خودش رو داره در ضمن ترانه کار رو هم واسه این گذاشتم که ببینید زابطه بین مفاهیم ترانه و موزیک رو

توصیه نیوش:دلاور باشید وبیشتر به ملودی تکرار شونده کار دقت کنید که خیلی زیباس مخصوصا تکنوازی گیتاری که دقیقه سوم شروع میشه و بعد غرش خواننده که مو رو به تن آدم سیخ میکنه!